۱۳۸۷ فروردین ۱۱, یکشنبه

جنگ

هیچ کس هرگز از یاد نبرد که گاهی لازم است آدمی با خداوند منازعه کند.ه
فاجعه ، زمانی به زندگی هر انسانی راه می یابد ؛ این فاجعه ممکن است نابودی یک شهر باشد یا مرگ فرزند ، یا اتهام بی دلیل ، یا بیماری ای که آدمی را برای همیشه فلج کند .ه
در آن لحظه ، خدا ، انسان را به مبارزه می طلبد و او را وامیدارد تا به این سؤال پاسخ دهد :« چرا محکم به این هستی کوتاه و سرشار از رنج چسبیده ای؟ معنای تلاش تو چیست؟»
کسی که پاسخ این سؤال را نمی داند تسلیم می شود ، اما کسی که به دنبال معنایی برای هستی است،احساس می کند که خدا عادل نیست و سرنوشت خویش را به مبارزه می طلبد.ه
ترسوها فقط مایلند که وضعیت جدید هرچه سریع تر به وضعیت قبلی برگردند تا بتوانند به زندگی شان ادامه بدهند و به همان شیوه مرسوم شان فکر کنند. اما شجاعان ، کهنگی را در آتش می اندازند و حتی به بهای رنج درونی عظیم ، همه
چیز حتی خدا را کنار می گذارند و پیش می روند.ه
کوه پنجم - پائولو کوئیلو
انسانها سرنوشت خود را بدون بحث می پذیرند ، هرچند راهشان درست باشد و همین طور هم احساس کنند. ه
*--- اما هرگز فرصت نکرده نیافته اند که ببینند در راههایی که انتخاب نکرده اند ، چه اتفاقی می افتد؟چرا که می ترسیدند ایمان و اخلاص و اراده شان را از دست بدهند .---*ه